طنز؛ بیچاره آقای احمدی نژاد...
طنز؛ بیچاره آقای احمدی نژاد...
مطالب طنز ، بیچاره آقای احمدی نژاد ، یک جوک قدیمی ضدزن ضدفمینیستی ضدانسانی ضدحقوق شهروندی (دارم جلو اعتراض فمینیستها را میگیرم که فردا دوباره لباس ما را بادبان نکنند
کد خبر: ۸۲۷۱۷
تاریخ: ۰۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۳

مطالب طنز ، بیچاره آقای احمدی نژاد ، یک جوک قدیمی ضدزن ضدفمینیستی ضدانسانی ضدحقوق شهروندی (دارم جلو اعتراض فمینیستها را میگیرم که فردا دوباره لباس ما را بادبان نکنند و نگویند عالمی ضدزن است) بود که میگفت: دوتا خانوم نشسته بودند و سبزی پاک میکردند و درددل میکردند. یکیشون ازدواج کرده بود، یکیشون ازدواج نکرده بود. اولی گفت: واقعا چی بگم سوسنجان. این شوهر من هر شب خدا که میاد خونه، با کمربند من را سیاه و کبود میکنه و اصلا انگار زن گرفته که دستبزن داشته باشد.
دومی گفت: اووووه. تو هم ناشکریها. باز برو خدارو شکر کن که یکی هست که بیاد کتکت بزند. من چی؟
حالا این دقیقا وضعیت ماست. یعنی ما همین که یکی باشد ما را بزند و فحاشی کند راضی هستیم. مثلا ما تا دیروز میگفتیم دولت مهرورزی بالا میرود، پایین میآید به مردم توهین میکند. دولت بنفش که آمد گفتیم فضا ارغوانی میشود و نازکتر از گل دیگر به کسی نمیگوید. همان اول کار بادیگارد یک وزیری دوتا حرکت نیش مار و دندان گربه روی دوتا عکاس اجرا کرد که هنوز جاش درد میکند، کسی چیزی نگفت. بعد که وزیر آمد و گفت هر کی میگوید ماشین مونتاژ ایرانی کجه، چشم ندارد قضیه را ببیند و خائن است و پاشنه پاش سوراخسوراخ شه ایشالا. باز هم کسی چیزی نگفت. حالا هم داماد یک وزیر دیگر، پنجهبوکس، قفلفرمان و آجر که دید کسی چیزی نمیگوید گفت بگذار من یک چیزی بگویم و در نتیجه چشمها را بسته و دهان را باز کرده و خبرنگار بختبرگشته را فحشکاری کرده. باز هم کسی چیزی نگفت. مثلا به خبرنگار گفت: «تو غلط کردی همچین چیزی میگی». معاون وزیر ارشاد دولت قبل همین حرف را زد، سهنفر خودشان را به نشانه اعتراض در افق گم کردند. بعد به خبرنگار گفته: «اینقدر چرتوپرت ننویس و اصلا به تو چه؟» و بعد گفته «برو گمشو بابا». همه اینها هم سند صوتیاش موجود است.
خلاصه ما باز چیزی نمیگوییم. مسئله ما انگار فقط مسئله کاپشن بود. اگر کسی کت و شلوار تنش باشد و همان حرفها را بزند اوکی هستیم.
بیچاره آقای احمدینژاد و تیمملیاش. اگر میدانستند کاپشن را دربیاورند و کت بپوشند دیگر کسی چیزی نمیگوید، حتما الان بهعنوان قهرمان ملی مطرح میشدند و مردم ازش تشکر میکردند و آب هم از آب تکان نخورده بود. جا دارد همه برویم در افق گم شویم و خلاص.
منبع : روزنامه شرق
دومی گفت: اووووه. تو هم ناشکریها. باز برو خدارو شکر کن که یکی هست که بیاد کتکت بزند. من چی؟
حالا این دقیقا وضعیت ماست. یعنی ما همین که یکی باشد ما را بزند و فحاشی کند راضی هستیم. مثلا ما تا دیروز میگفتیم دولت مهرورزی بالا میرود، پایین میآید به مردم توهین میکند. دولت بنفش که آمد گفتیم فضا ارغوانی میشود و نازکتر از گل دیگر به کسی نمیگوید. همان اول کار بادیگارد یک وزیری دوتا حرکت نیش مار و دندان گربه روی دوتا عکاس اجرا کرد که هنوز جاش درد میکند، کسی چیزی نگفت. بعد که وزیر آمد و گفت هر کی میگوید ماشین مونتاژ ایرانی کجه، چشم ندارد قضیه را ببیند و خائن است و پاشنه پاش سوراخسوراخ شه ایشالا. باز هم کسی چیزی نگفت. حالا هم داماد یک وزیر دیگر، پنجهبوکس، قفلفرمان و آجر که دید کسی چیزی نمیگوید گفت بگذار من یک چیزی بگویم و در نتیجه چشمها را بسته و دهان را باز کرده و خبرنگار بختبرگشته را فحشکاری کرده. باز هم کسی چیزی نگفت. مثلا به خبرنگار گفت: «تو غلط کردی همچین چیزی میگی». معاون وزیر ارشاد دولت قبل همین حرف را زد، سهنفر خودشان را به نشانه اعتراض در افق گم کردند. بعد به خبرنگار گفته: «اینقدر چرتوپرت ننویس و اصلا به تو چه؟» و بعد گفته «برو گمشو بابا». همه اینها هم سند صوتیاش موجود است.
خلاصه ما باز چیزی نمیگوییم. مسئله ما انگار فقط مسئله کاپشن بود. اگر کسی کت و شلوار تنش باشد و همان حرفها را بزند اوکی هستیم.
بیچاره آقای احمدینژاد و تیمملیاش. اگر میدانستند کاپشن را دربیاورند و کت بپوشند دیگر کسی چیزی نمیگوید، حتما الان بهعنوان قهرمان ملی مطرح میشدند و مردم ازش تشکر میکردند و آب هم از آب تکان نخورده بود. جا دارد همه برویم در افق گم شویم و خلاص.
منبع : روزنامه شرق
کلمات کلیدی :
نظرات بییندگان :
مطالب مشابه :